نشـــــان ســــیـــــــــــــــــــღـز♥

ساقه شکستن، قانون طوفـــان است تو نسیـــم باش و ... نوازش کن ...

 

 

دئدیم آز جور ائله جانا، دئدی عادت بئله دیر

دئدیم اغیار ایله گزمه، دئدی قسمت بئله دیر

دئدیم انصاف دییل شعله‌ی عـــشقینده یانام

دئــدی پروانه‌یه باخ، رمز سعادت بــئله ­دیر

دئدیم آز ناز ائله گولدو، دئدی نازسیز گوزلی

حق یارادماز بــونو بیل، راز طــبیعت بئله دیر

دئدیم آل جانیمی، قوی بیر نفس آسوده یاتیم

دئدی عشق اهلی اگر ایـستسه راحت بئله دیر

مین کره جانیمی قوربان ائله­‌دیم جان دئمه­‌دی

نه بــیلیم بــــلکه ده قــانون محبت بــئله دیر

ییخدی کونلوم ائوینی، ایله‌ مه‌ دی عهده وفا

بـــی‌وفا، نــازلی گوزلـــلرده صداقت بئله دیر

صبریمی الدن آلیب دیر، دا ها قایتارمیه جک

شـــیوه عــشقده چون رســـم امانت بئله دیر

عشق سوداسینا دوشدون داها جان فیکرینی آت

"حامده" عشق خـــریدارینا قیمت بـــئله دیر

 

 

 

 
 

دستم بوی گل می داد

مرا به جرم چیدن گل محاكمه كردند

اما هیچكس گمان نكرد شاید گلی كاشته ام.... 

 


 

 


 

 

ادامه مطلب

[ یک شنبه 25 / 1 / 1391برچسب:خدا,عاشقانه,دوست داشتن,تنهایی,

] [ 14:52 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

  

اي آسمان زيبا امشب دلم گرفته

 از هاي و هوي دنيا امشب دلم گرفته 

 يک سينه غرق مستي دارد هواي باران  دلم گرفته 

 

از اين خراب رسوا امشب دلم گرفته  باران دلم گرفته

امشب خيال دارم تا صبح گريه کنم  دلم گرفته  باران دلم گرفته

شرمنده ام خدايا امشب دلم گرفته

 خون دل شکسته بر ديدگان تشنه 

باید شود هویدا امشب دلم گرفته

ساقي عجب صفايي دارد پياله ي تو

 پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

گفتي خيال بس کن فرمايشت متين است 

 فردا به چشم اما امشب دلم گرفته 

نشان سيز

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 13 / 1 / 1391برچسب:شب,دل,شعر,عاشقانه,

] [ 22:38 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

رمـز عاشـقی ...

 

تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بوده‌ای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟

تو آیا قاصدک‌های رها را دیده‌ای هرگز،
که از شرم نبود شاد‌پیغامی،
میان کوچه‌ها سرگشته می‌چرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی می‌کند
چیزی نمی‌خواهد

و چشمان تو آیا سوره‌ای از این کتاب هستی زیبا،
تلاوت کرده با تدبیر؟

تو از خورشید پرسیدی، چرا
بی‌منت و با مهر می‌تابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعله‌های شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شب‌تابی سخن گفتی
از او پرسیده‌ای راز هدایت، در شبی تاریک؟

تو آیا، یاکریمی دیده‌ای در آشیان، بی‌عشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیده‌ای، رخ از نگاه عاشقان نیمه‌شب‌ها بربتاباند؟
تو آیا دیده‌ای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟

تو آیا خوانده‌ای با بلبلان، آواز آزادی؟

تو آیا هیچ می‌دانی،
اگر عاشق نباشی، مرده‌ای در خویش؟
نمی‌دانی که گاهی، شانه‌ای، دستی، کلامی را نمی‌یابی ولیکن سینه‌ات لبریز از عشق است…

تو پرسیدی شبی، احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟
جواب چشمک یک از هزاران اخترِ آسمان را، داده‌ای آیا ؟!

ببینم، با محبت، مهر، زیبایی،
تو آیا جمله می‌سازی؟

نفهمیدی چرا دل‌بستِ فالِ فالگیری می‌شوی با ذوق!
که فردا می‌رسد پیغام شادی!
یک نفر با اسب می‌آید!
و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!

تو فهمیدی چرا همسایه‌ات دیگر نمی‌خندد؟
چرا گلدان پشت پنجره، خشکیده از بی‌آبیِ احساس؟
نفهمیدی چرا آیینه هم، اخمِ نشسته بر جبینِ مردمان را برنمی‌تابد؟

نپرسیدی خدا را، در کدامین پیچ، ره گم کرده‌ای آیا؟

جوابم را نمی‌خواهی تو پاسخ داد، ای آیینه دیوار!!؟
ز خود پرسیده‌ام در تو!
که عاشق بوده‌ام آیا!!؟
جوابش را تو هم، البته می‌دانی
سکوت مانده بر لب را
تو هم ای من!
به گوش بسته می‌خوانی

قسمت‌هایی از شعر بسیار زیبای "کیوان شاهبداغی"
به نقل از سایت لبخند زندگی

 

 

نشان سيز

[ یک شنبه 4 / 1 / 1391برچسب:عاشقانه,رمزعاشقی,متن عاشقانه,

] [ 14:30 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،