فصل مورد علاقه من
کلیک بر روی تبلیغات یادتون نره

 در بهار شل و بیحال می شوم، خوابم می گیرد، کسل می شوم، هوا بلاتکلیف است،

 حساسیت های فصلی کلافه ام می کند و بهار فصل مورد علاقهء من نیست.

 

گرمای تابستان دیوانه ام می کند، یک روز درمیان گرما زده می شوم، از عرق کردن بیزارم، کولر ماشین میگرن ام را فعال می کند،

 شبها از گرما خوابم نمی برد و تابستان فصل مورد علاقهء من نیست.

 

پاییز افسرده است، خسته است، غمگین است، انگار خودش هم می خواهد که نباشد، غروبهایش دلگیر است، خیابانهایش پرترافیک است، بپوشی گرم است، نپوشی سرد است، روز هنوز شروع نشده تمام می شود و پاییز فصل مورد علاقهء من نیست.

 

زمستان کلاً کم است، از یک طرف نصفش را پاییز گرفته و نصف دیگرش را بهار، همهمه دارد، شلوغی دارد،

یک روز در میان بادی به کله ام می خورد و میگرن ام بالا می زند و زمستان فصل مورد علاقهء من نیست.

 

هیچ فصلی را به خودی خود دوست ندارم، هیچ فصلی برایم خاص نیست،

هیچ فصلی آنقدر ویژگی ندارد که آن را متعلق به خود یا خود را متعلق به آن بدانم.

اگر بخواهد خوش بگذرد، در هر فصلی می تواند بگذرد. اگر بخواهد غم نباشد، در هر فصلی می تواند نباشد.

من برای شاد بودن به چیزی بالاتر از فصلها نیاز دارم.

امید داشتن برای من در چیزی فراتر از نسیم بهاری و میوه تابستانی و غروب پاییزی و لباس زمستانی تعریف می شود.

 

بگذارید این را با صداقت بگویم، تنها فصلی که می تواند من را خوشحال کند، سالاد فصل با سس فراوان است!

دشمنـــــی دورنـــــگی نیســت

کاش دوستـــــان هم در موقــع خود چون دشمنـــــان

بی ریــــا بودند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • تاریخ :سه شنبه 7 / 8 / 1391برچسب:,
  • نویسنده : ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥