گمشدنـــــــ ـ ـ ـ ممنوعــــــ ـ ـ ـ
کلیک بر روی تبلیغات یادتون نره

 واژه ای آشنا اما بیگانه با قلبها

واژه ای گریان ، دلتنگی درد آن

بی اختیار ، گمشده در خزان سال

غم است و هنگام آمدن ،شب است و هنگام باریدن

بی قرار ، سحر چشم انتظار

رنگ سرخ غروب ،عطش آبی بی غرور

واژه ای پنهان در سیاهی شبهای عاشقان

چشمها بسته است ، دل ناآشنا با دل است

تکرار آن خستگی ذهن و گمشدن آن در جمله، فراموشی دل.

بگذار ذهن خسته شود ولی دل فراموش نشود

بگذار بتابد ولی خاموش نشود

اگر خاموش شود ، واژه بی معنی میشود ، اگر بی معنی شود ، شاعر تنها میشود.

بگذار موسیقی همچنان صدای سکوت را در هم بشکند

بگذار واژه ، ذهن تو را در میان خودش بگیرد .

غرق نشو در دریای طوفانی احساس ، از حقیقت بنویس تا حقیقت معنا کند واژه ی بیگانه ی دلت را.

اسیر نشو در زندان لغات بی معنا ، در لا به لای ابیات در حال سوختن با حرف دلت همسفر شو .

برایم معنا کن ، ذهنم را درگیر واژه نکن

گمشدن در اینجا ممنوع است!

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • تاریخ :شنبه 24 / 11 / 1391برچسب:,
  • نویسنده : ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥