کعبه عشق
کلیک بر روی تبلیغات یادتون نره

هر جمعه به جاده آبي نگاه مي كنم

و در انتظار قاصدكي مي نشينم كه قرار است خبر گامهاي تو را براي من بياورد،

گامهاي استوار و دستهاي سبزت را.

اگر بيايي، چشمهايم را سنگفرش راهت خواهم كرد.

تو مي آيي و در هر قدم، شاخه اي از عاطفه خواهي كاشت

و قاصدكي را آزاد خواهي كرد.

تو مي آيي و روي هر درخت پر شكوه لانه اي از اميد

براي كبوتران غريب خواهي ساخت.

صداي تو، بغض فضا را مي شكافد.

فضاي مه آلودي كه قلب چكاوكها را از هر شاخه درختش آويزان كرده اند.

تو با دستهايت بر قلبهاي شقايق ها رنگ سبز اميد خواهي زد

و با رنگ پر معناي دريا خواهي نوشت:" به نام خداي اميدها"!

تو مي آيي در حالي كه دستهايت پر از گلهاي نرگس است.

تو دل سرد يكايك ما را با نواهاي گرمت آفتابي مي كني

و كعبه عشق را در آنها بنا خواهي كرد.

دست نوازش بر سر ميخك هايي خواهي كشيد كه باد كمرشان را خم كرده است.

تو حتي بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهرباني خواهي زد

. تو مي آيي و با آمدنت خون طراوت و زندگي در رگهاي صبح جريان پيدا خواهد كرد...

تو مي آيي اي پسر فاطمه ،

يوسف زهرا يا مهدي.

به اميد آن روز!

دل من باز هم بهانه ميگيرد
قلب سرخ تو را نشانه ميگيرد
آسمان  دلم  بارانيست
چشمهايم هواي گريه ميگيرد

گشته ام  کوچه هاي  شهرم را
شايد از تو نشاني تازه ميگيرد
آفتابم  چهره  افشا  کن
حرفهايم  بوي شکوه  ميگيرد

شايد آن روز که سهراب نوشت:

تا شقايق هست زندگي بايد کرد...
خبري از دل پر درد گل ياس نداشت.

بايد اينطور نوشت:
هر گلي هست...
 چه شقايق چه گل پيچک و ياس
تا نيايد آقا
زندگي دشوار است

 

دانلود آواز زیبای مناجاتیان باصدای استاد رفیعی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • تاریخ : 14 / 10 / 1391برچسب:,
  • نویسنده : ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥