تو چه می دانی...
کلیک بر روی تبلیغات یادتون نره

تو که تمام بچگی ات را با پاهایت دویدی،چه می دانی روی صندلی چرخدار نشستن یعنی چه؟...

تو که تمام زیبایی ها را با چشمانت دیدی،چه می دانی عصای سپید یعنی چه؟...

تو که صدای تمام خنده ها و شادی را با گوش هایت شنیدی،چه می فهمی که زبان اشاره یعنی چه؟...

تو که شب با قصه ی مادر خوابیدی و صبح را با صدای پدر از خواب بیدار شدی،چه می دانی حسرت داشتن مادر یا پدریعنی چه؟

تو که هر وقت هر چه خواستی داشتی،چه می دانی نداشتن یعنی چه؟

یادت هست بچه بودی و ٱفتادی و زانویت خراش برداشت،چقدر گریه کردی،تو چه می دانی شب را با اشک و درد صبح کردن یعنی چه؟

یادت هست دویدن ها و شلوغی و بازی با بچه ها را وقتی بچه بودی، تو چه می دانی بچه باشی و محکوم به تماشای بازی بچه ها یعنی چه؟

یادت هست روزهای بارانی می رفتی کنار پنجره و با نفرت به باران نگاه می کردی،تو چه می دانی لذت دیدن باران و اینکه روزهای بارانی بچه های دیگر هم بیرون نمی روند و مانند آن کودک معلول در خانه می مانند یعنی چه؟

تو چه می دانی………………

تو از این همه درد چه می دانی؟

هیچتو هیچ چیز از این همه درد نمی دانی

نمی دانی که؛ مدام از چیزهایی که نداری می نالی

نمی دانی که؛ درد های کوچکت را بزرگ می شماری

نمی دانی که؛ساده از کنار این همه درد می گذری

نمی دانی که؛……………

درد واژه ی سنگینی ست و تو هیچ از آن نمی دانی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







  • تاریخ :جمعه 24 / 3 / 1391برچسب:,
  • نویسنده : ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥