نشـــــان ســــیـــــــــــــــــــღـز♥

ساقه شکستن، قانون طوفـــان است تو نسیـــم باش و ... نوازش کن ...

روزی میــرسد …

بـــی هیــــچ خَبـــَـــری …

بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم …

دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب …

رآه خــــوآهم افتـــــآد …

مَـــن کـــه غَریبـــــم …

چـــه فَــــرقی دآرد کجـــــآی ایـــن دنیــــــآ بـآشــــم …

همــه جــــآی جهــــآن تنهـــــآیی بــــآ مَـــن است…

[ چهار شنبه 30 / 4 / 1393برچسب:,

] [ 14:1 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

بچـــه کـــه بـــاشی …

از “نقـــاشی”هـــایتـــ هـــم …

مــی‌ تــواننــد بـــه روحیـــاتــ و درونیـــاتتــ پی ببــرنـــد ،

بـــزرگ کـــه مــی‌ شـــوی …

از حــرفهـــایتـــ هـــم نمــی‌ فهمنـــد درون دلتــ چـــه خبـــر استــ !

[ شنبه 17 / 4 / 1393برچسب:,

] [ 22:47 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

88e2_normal_mute_swan-wide-500x312.jpg

 

ما اغلب از فرداها قرض میکنیم تا وام خویش را به دیروزها بپردازیم…

[ سه شنبه 25 / 3 / 1393برچسب:,

] [ 12:44 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

کلمات هم شده اند بازیچـــه مـــــــــــن و تـــــــــــو !

مـــــن برایِ تــــو می نویسم …

تـــــــو برایِ او مـــی خوانی !

بازیچه...!

[ چهار شنبه 12 / 3 / 1393برچسب:,

] [ 14:31 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

[ جمعه 7 / 1 / 1392برچسب:,

] [ 22:16 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 روزی لویی شانزدهم در محوطه ی کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی راکنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ؛از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟

سرباز دستپاچه جواب داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!

لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید این سرباز چرا این جاست؟

افسر گفت قربان افسر قبلی نقشه ی قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!

مادر لویی که شاهد این صحنه بود او را صدازد وگفت من علت را میدانم، زمانی که تو سه سالت بود این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود! و از آن روز 41 سال میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند!

فلسفه ی عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!

[ شنبه 6 / 1 / 1392برچسب:,

] [ 21:21 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

روزمره گی، عین مردن است

حتی اگه شب رو دیر خوابیدی، صبح زود بیدار شو !

زیر بارون راه برو، نترس از خیس شدن !

هر چند وقت یه بار یه نقاشی بکش !

توی حموم آواز بخون، آب بازی کن، چه اشکالی داره ؟!

بی مناسبت کادو بخر! بگو این توی ویترین برای تو بود

در لحظه دست دادن به یه دوست، دستش رو فشار بده !

لباس های رنگی بپوش !

آب نبات چوبی لیس بزن !

نوزاد فامیل رو بغل کن !

عکسات رو با لبخند بگیر !

بستنی قیفی لیس بزن !

زیر جمله های قشنگ یه کتاب خط بکش !

به کوچیکتر ها سلام کن !

تلفن رو بردار و به دوست های قدیمیت زنگ بزن !

برو دریا، شنا کن !

هفت تا سنگ بنداز تو دریا و هفت تا آرزو کن !

به آسمون و ستاره ها نگاه کن !

چای بخور، برای دیگران هم چای دم کن !

جوراب های رنگی بپوش !

خواب ببین !

شعر بگو !

خاطرات قشنگ رو بنویس !

بالا بلندی، وسطی بازی کن !

قاصدک ها رو بگیر و آرزو کن و فوتشون کن !

خواب بد دیدی بپر، حتما یه لیوان آب بخور !

باغ وحش برو، شهربازی، چرخ و فلک سوار شو !

جمعه ها به کوه برو، هر جاش که خسته شدی، یه ذره دیگه ادامه بده !

نون خامه ای بخر و با لذت بخور !

قبل خواب کارای روزت رو مرور کن !

هیچ وقت خودت رو به مردن نزن !

نفس های عمیق بکش !

به دردو دل دیگران با دقت گوش بده !

سوار تاکسی شدی بلند سلام کن !

چون ... هر جا وایستی، مردی !

زنده باش، زندگی کن !

برای زنده موندن از داشته هات غافل نشو !

قدر همشون رو بدون، بگذار زندگی از اینکه تو زنده ای، به خودش ببالد !

و تو با نشاطی که به زندگیت می دهی، می توانی زنگار روزمره گی را از جانت بزدایی ...

و در آخر : بدان که روزمره گی، عین مردن است !

[ دو شنبه 18 / 9 / 1391برچسب:,

] [ 20:49 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند.

از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن!

 

در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند. در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!

 

پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند.

بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.

لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!

 

او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره. خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.

 

سه سال گذشت... و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال ... شش سال ...

سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده .

او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.

 

در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید.

منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!

نتیجه اخلاقی:

بعضی از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کاری انجام نمی دیم.

[ یک شنبه 5 / 8 / 1391برچسب:,

] [ 15:9 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 روزی دانشمندى آزمایش جالبى انجام داد. او یک آکواریوم ساخت و با قرار دادن یک دیوار شیشه‌اى در وسط آکواریوم آن ‌را به دو بخش تقسیم ‌کرد. در یک بخش، ماهى بزرگى قرار داد و در بخش دیگر ماهى کوچکى که غذاى مورد علاقه ماهى بزرگتر بود. ماهى کوچک، تنها غذاى ماهى بزرگ بود و دانشمند به او غذاى دیگرى نمى‌داد.

 

او براى شکار ماهى کوچک، بارها و بارها به سویش حمله برد ولى هر بار با دیوار نامرئی که وجود داشت برخورد مى‌کرد، همان دیوار شیشه‌اى که او را از غذاى مورد علاقه‌اش جدا مى‌کرد

 

پس از مدتى، ماهى بزرگ ازحمله و یورش به ماهى کوچک دست برداشت. او باور کرده بود که رفتن به آن سوى آکواریوم و شکار ماهى کوچک، امرى محال و غیر ممکن است! در پایان، دانشمند شیشه ی وسط آکواریوم را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز گذاشت.. ولى دیگر هیچگاه ماهى بزرگ به ماهى کوچک حمله نکرد و به آن‌سوى آکواریوم نیز نرفت !!!

 

میدانید چـــــرا ؟

دیوار شیشه‌اى دیگر وجود نداشت، اما ماهى بزرگ در ذهنش دیوارى ساخته بود که از دیوار واقعى سخت‌تر و بلند‌تر مى‌نمود و آن دیوار، دیوار بلند باور خود بود ! باوری از جنس محدودیت ! باوری به وجود دیواری بلند و غیر قابل عبور ! باوری از ناتوانی خویش.

 

[ یک شنبه 5 / 8 / 1391برچسب:,

] [ 14:40 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 زمانیکه خاطره‌هایتان از امیدهایتان قوی‌تر شدند؛ بدانيد که دوران پیریتان آغاز شده است . . .

دهانتان را به اندازه‌ای باز کنید که حرف در دهانتان نگذارند . . .

حلقه ازدواج باید در فکر انسان باشد نه در انگشت دست چپش . . .

تمام تاریخ عبارت است جنگ سربازانی که همدیگر را نمی‌شناسند؛

و با هم می‌جنگند برای دو نفری که خيلي خوب همدیگر را می‌شناسند و نمی‌جنگند . . .

بدترین خطایی که مرتکب مي‌شویم، تــوجه به خطای دیگران است . . .

جاده‌های زندگی را خدا هموار مي‌کند؛ کار ما فقط برداشتن سنگ‌ ریزه‌هاست . . .

مردی و نامردی، جنسیت سرش نمی‌شود؛ مرام و معرفت که نداشته باشید ، نامردید . . .

تونل‌ها ثابت کردند که حتی در دل سنگ هم ، راهی برای عبور هست ما که کمتر از آنها نیستیم ، پس نا امیدی چرا . . . ؟

بعضی‌هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را مثل : بابا، مامان، پدربزرگ . . .

با عقل‌تان، دلبستگی‌های دنیوی را از خودتان دور کن؛ وگرنه خواهيد ديد كه این دلبستگی‌هایتان هستند که عقل‌تان را از شما دور مي‌کنند . . .

مدیر خوب، یک نقطۀ مثبت در فرد پیدا میکند و روی آن کار میکند. ولی مدیر بد، یک نقطه ضعف در فرد پیدا می‌کند و به آن گیر می‌دهد . . .

در زندگی‌تان! نقش نیش‌های مار ” ماروپله” را بازی نکنید؛ شاید دیگر توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد.

درمقابل سختی‌ها همچون جزیره‌اى باش که دریا هم با تمام عظمت و قدرت نمى‌تواند سر او را زیر آب کند . . .

ناامیدی اولین قدمی است که شخص به سوی گور بر می‌دارد . . .

قبل از اينكه در مورد راه رفتن ديگران قضاوت كنيد، منصفانه اين است كه اول چند قدمی با كفش‌هايش خودتان راه برويد.

همیشه بیشتر افکار صرف جفت و جور کردن حرف هایی مي‌شود که هرگز بر زبان جاری نمی‌شود

کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب میرسانند

بهتراست منفورباشی به خاطر چیزی که هستی تا محبوب باشی به خاطرچیزی که نیستی . . .

نگفتن، صلاح است، کم گفتن طلا است، پر گفتن، بلا است . . .

 

و سخن آخر اينكه

دیگران برای خوابیدن قصه می‌گویند، ما قصه خود را می‌گوییم که دیگران بیدار شوند . . .

[ سه شنبه 30 / 7 / 1391برچسب:,

] [ 19:5 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

 زنــــدگـــی حســـ عجـــیـــبـــی اســتــــ، خـــدا مــــی دانــــد!

 

 

 آخــــرین برگـــــ سفــــرنامــــه ی بــــاران ایـــن اســـت؛كـــه زمــين چركيـــن اســــتــــ.

 

[ دو شنبه 4 / 6 / 1391برچسب:,

] [ 22:54 ] [ ]

[ ]

 سلام فرشته کوچولو!

فقط می توانم بگویم، مراقب خودت باش. گرگ های دوروبرت زیادند!

دوروبرت آدم هایی هستند که فریبت می دهند. مبادا غصه بخوری، مبادا اشک بریزی...

طاقت دیدن اشکهایت را ندارم. طاقت ندارم ببینم که قلب کوچکت را می شکنند، هر چند، دیگر بزرگ شده ای و بچه نیستی  به قلبت بگو هوای دل بیچاره و دربه در مرا داشته باشد.

نگرانم! نگرانم گلکم. بیم از آن دارم که وعده های پی در پی، دلت را از من بگیرند. تو را قسم می دهم به اشک هایی که در حال  ریختن است، به اشک هایی که ریخته شده و خواهد ریخت! ذره ای، فقط ذره ای به فکر من وقلبم باش.

دیگر توان ندارم، دیگر نمی توانم جداییت را، ندیدنت را تحمل کنم.

دلم را ببین، ببین چگونه دریای خون شده است.

اما فقط می بینی و می گذری! اعتنایی هم نمی کنی!

آخر بی وفا! این رسم عاشقی نیست، آیا رسم دوست داشتن این است؟!!!

منی که لحظه های عمرم را با یاد تو پر کرده ام عاقبتم چیست؟

چرا ضربان قلبم را نمی شنوی که تو را می خواند؟ تو را فریاد می زنند...

خداوندا!!! نمی دانم چه کنم؛ آیا فرشته ام مرا دوست دارد؟؟؟؟؟؟؟؟

[ جمعه 1 / 6 / 1391برچسب:,

] [ 22:31 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

گفتند

بـــاد آورده را

بــــاد میبرد،

امـــــا

توکه

 با پای خودت آمده بــــــودی....

[ شنبه 3 / 5 / 1391برچسب:,

] [ 21:56 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

گفتند

بـــاد آورده را

بــــاد میبرد،

امـــــا

توکه

 با پای خودت آمده بــــــودی....

[ شنبه 3 / 5 / 1391برچسب:,

] [ 21:56 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

از چشم یا آسمان

 

فرقی نمی‌کند

 

باران که بر زمین افتاد

 

دیگر باران نیست

 

 نشان سیز

[ چهار شنبه 2 / 5 / 1391برچسب:,

] [ 22:6 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

کفش هم اگه تنگ باشه . . .

 

زخــــم مـی کنه

 

وای به حال وقتی که

 

دل تنــــــگ بــاشــه .

[ شنبه 27 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 22:46 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 "نباید ایمان خود به بشریت را از دست بدهید. اگر چند قطره از آب اقیانوس آلوده شود کل اقیانوس  آلوده نمی گردد."

 

"فاصله بین آنچه انجام می دهیم و آنچه توانایی انجامش را داریم برای حل بیشتر مشکلات جهان کافی خواهد بود."

 

"اگر آدم شوخ طبعی نبودم مدت ها پیش خودکشی کرده بودم. "

 

ماهاتما گاندی نیازی به معرفی ندارد. همه مردی را که رهبری ملت هند برای استقلال از سلطه انگلیس در سال 1947 بر عهده داشت می شناسند.

 

پس بیایید به بررسی چند نکته از عقاید گاندی بپردازیم.

 

 

1. خودتان را تغییر دهید.

 

"شما باید مظهر تغییری باشید که می خواهید در جهان ببینید."

 

"به عنوان انسان بزرگترین دروغ ما در مورد توانایی مان در ساخت دوباره جهان نیست این افسانه عصر اتم است- بلکه توانایی ما در ساخت مجدد خودمان است."

 

اگر خود را تغییر دهید جهان خود را نیز تغییر می دهید. اگر شیوه تفکرتان را تغییر دهید می توانید احساسات و اعمالتان را تغییر دهید و بنابراین جهان اطراف شما نیز تغییر می کند. نه تنها به این دلیل که اکنون شما اطرافتان را با فکر و احساسات تازه ای می نگرید بلکه به این دلیل که این تغییر می تواند به شما کمک کند تا دست به عمل بزنید به شیوه ای که قبلا فکر آن را نمی کردید- یا حتی در مورد آن فکر هم کرده بودید- ولی غرق در الگوهای فکری قدیمی خود بودید.

 

و مشکلی که با تغییر جهان بیرونی بدون تغییر خودتان با آن مواجه می شوید این است که وقتی به تغییری که شدیدا در پی آن بودید می رسید شما همچنان خود شما هستید. شما همچنان کاستی ها، خشم، منفی بافی ، گرایش به تخریب خود و غیره را با خود به همراه دارید.

 

و بنابراین در این موقعیت جدید شما آنچه را که در آرزوی آن بودید نخواهید یافت زیرا ذهن شما هنوز انباشته از چیزهای منفی است. و اگر تغییر بیشتری ایجاد کنید بدون اینکه کمی بینش نسبت به آن داشته باشید و از خود قبلی تان فاصله گرفته باشید ممکن است این حس بیشتر و قوی تر باشد. از آنجایی که خود قبلی شما علاقه به تفکیک چیزها، یافتن دشمنان و جدایی دارد ممکن است برای ایجاد مشکلات بیشتر شروع به تلاش کند و زندگی و دنیای شما را دچار کشمکش کند.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 21 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 19:39 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

موفقیت، نتیجه تشخیص درست است؛ تشخیص درست، نتیجه تجربه است؛ تجربه نیز اغلب نتیجه تشخیص نادرست است.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

موفقیت در آرزوها، نسبت مستقیم با قدرت اراده ما دارد.

دیل کارنگی

******** NISHANSIZ ********

آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است.

اوستن

******** NISHANSIZ ********

سه جمله برای دستیابی به موفقیت:

 ۱) بیشتر از دیگران بدان، ۲) بیشتر از دیگران کار کن، ۳) کمتر از دیگران توقع داشته باش.

منتسب به ویلیام شکسپیر

******** NISHANSIZ ********

اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد.

ماروا کلینز

******** NISHANSIZ ********

حتی دارکوبنیز موفقیت خود را مدیون تلاش پیوسته و کوبیدن نوکش است تا به هدف نایل شود.

کولمن کاکس

******** NISHANSIZ ********

موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.

هنری تورئو

******** NISHANSIZ ********

پیش از آنکه بالارفتن از نردبان موفقیت را آغاز کنید، مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید.

استفان کاوی

******** NISHANSIZ ********

راز موفقیت در این است که بتوانیم ایده های دیگران را کسب کنیم و به مسایل، هم از دید خود و هم از دید دیگران بنگریم.

هنری فورد

******** NISHANSIZ ********

شاهراه موفقیت پر از زن هایی است که شوهران خویش را به پیش می برند.

توماس دوار

******** NISHANSIZ ********

اگر داشتن فکر و اندیشه مثبت به تنهایی کارساز بود، باید همه در کودکی اسب های کوچک داشته و اکنون نیز زندگی رویایی داشته باشیم؛ هر موفقیت بزرگ با عمل به دست می آید.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

گاهی افرادی به موفقیت های بزرگ می رسند، تنها به این دلیل ساده که ننمی دانند کاری که به آن دست زده اند، بسیار دشوار، بلکه غیرممکن است.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

یکی از کلیدهای موفقیت این است که پیوندی سازنده بین کارهایی که انجام می دهیم و چیزهایی که دوست داریم به وجود آوریم.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

راز موفقیت آن است که شغل خود را جزء سرگرمی های خویش قرار دهید.

مارک تواین

******** NISHANSIZ ********

به جای اینکه سعی کنید مرد موفقیت باشید، سعی کنید مرد ارزش ها باشید.

آلبرت اینشتین

******** NISHANSIZ ********

یک روش عالی برای موفقیت در کار این است: افکارتان را روی کاغذ بیاورید.

برایان تریسی

******** NISHANSIZ ********

من از اشتباه بیش از موفقیت درس آموختم.

سرهنری دیوی

******** NISHANSIZ ********

به دست آوردن آنچه که ما آرزویش را داریم موفقیت است، اما چیزی را که برای به دست آوردن آن تلاش نمی کنیم خوشبختی است.

لوسیا

******** NISHANSIZ ********

اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر مفهومی نداشت.

موریس مترلینگ

******** NISHANSIZ ********

اول مشورت، دوم تصمیم و سوم انتخاب سه رکن موفقیت هستند.

لوپ دووکا

******** NISHANSIZ ********

احسان منفی، ترمز موفقیت ماست؛ ترمزهای خود را رها کنید.

برایان تریسی

******** NISHANSIZ ********

هر موفقیت بزرگی نتیجه هزاران تلاش کوچک و عادی است که مورد توجه و ستایش دیگران قرار نمی گیرد.

برایان تریسی

******** NISHANSIZ ********

 هرچه صبر بیشتر باشد، دقت بیشتر است و هرچه دقت بیشتر باشد، موفقیت بیشتر است.

کریستوفر مارلو

******** NISHANSIZ ********

 بیشتر افراد برای مرگ ناگهانی آماده ترند تا موفقیت ناگهانی.

گیل فلان

******** NISHANSIZ ********

 مرد عاقل همواره ۹ نکته را درنظر دارد: روشن دیدن، خوب گوش دادن، مهربان سخن گفتن، آداب داشتن ،راستگو بودن، انجام وظیفه کردن، پرسیدن هنگام تردید، خود را از خشم دور نگاه داشتن و در عین موفقیت، عادل و منصف بودن.

کنفوسیوس

******** NISHANSIZ ********

 هرجا موفقیت بزرگی ببینید، انبوهی از ناکامی ها را در مسیر آن مشاهده می کنید.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

 هیچ موفقیت حقیقی به دست نمی آید، مگر اینکه با ارزش های اساسی ما مطابقت داشته باشد.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

موفقیت، سکه ای است که روی دیگر آن ناکامی است.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

 الهام بخش زندگی من، شرح حال کسانی بوده است که امکانات و استعدادهای خود را به کار می گیرند تا به موفقیت ها و نتایجی تازه، چه برای خود و چه برای دیگران دست یابند.

آنتونی رابینز

******** NISHANSIZ ********

 راز موفقیت این است: هدف را بی وقفه دنبال کنید.

آنا پاولوفا 

******** NISHANSIZ ********

 موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است.

مثل ایتالیایی 

[ جمعه 21 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 19:29 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

همه محبتت را به پای دوستت بريز ولی همه اسرارت را در اختيار او نگذار. حضرت علی (ع)

 

اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید. کوروش بزرگ

 

ابله‌ترین دوستان ما، خطرناک‌ترین دشمنان هم هستند. سقراط

 

پرسیدم دوست بهتر است یا برادر؟ گفت دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب می‌کند. امیل فاگو

 

خدایا! مرا از دوستانم محافظت بفرما. چون می‌دانم چگونه خویشتن را در مقابل دشمنانم حفظ کنم! ولتر

 

دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست، بلکه نشان نابودی زمان، به گونه‌ای گسترده است. ارد بزرگ

 

آن که از دشمن داشتن می‌ترسد، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت. هزلت

 

صفات هر کس مربوط به محسنات و نقایص اخلاقی دوستان اوست. کارلایل

 

هرگز بخاطر دوستت، از انجام وظیفه‌ای چشم مپوش. سن لانبر

 

دوست مثل پول، بدست آوردنش از نگه داشتنش آسان‌تر است. باتلر

 

دوستان را در خلوت توبیخ کن و در ملاءعام تحسین. اسکاروایلد

 

بعضی‌ها طوری هستند که دوستان‌شان هر قدر از آنها پایین‌تر باشند بیشتر دوست‌شان دارند. چترفیلد

 

همه کسانی که با تو می‌خندند دوستان تو نیستند. ضرب المثل آلمانی

 

چیزی در جهان بهتر از دوست واقعی نیست. آکویناس

 

در دوستی درنگ کن، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش. سقراط

 

برای آنکه همواره دوستان‌مان را نگاه داریم بهتر است همواره فاصله و بازه‌ای میان خود و آنها داشته باشیم. ارد بزرگ

 

دوستان عبارت از خانواده‌ای هستند که انسان اعضای آن را به اختیار خود انتخاب کرده است. آلفونس کار

 

هیچ دوستی بهتر از تنهایی، برای اهل اندیشه نیست. ارد بزرگ

 

اگر سزاوار آن است که دوست با جزر زندگی‌ات آشنا شود، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد، زیرا چه امیدی است به دوستی که می‌خواهی در کنارش باشی، تنها برای ساعات و یا قلمرو مشخصی؟ جبران خلیل جبران

 

دوستی برای خود برگزین که به گاه سختی و درماندگی مددکارت باشد. بزرگمهر

 

در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس؛ از طرف کسی که فکر می‌کند تو بی نظیری. براون

 

خموشی در برابر بدگویی از دوستان، گونه‌ای دشمنی است. ارد بزرگ

 

دوست بجای چتریست که باید روزهای بارانی همراه شما باشد. پل نرولا

 

بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شب‌هایت آرامش بخشد. جبران خلیل جبران

 

دوستان برای نخجیر دشمنان، چون تیر و پیکان‌اند. بزرگمهر

 

رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد. جبران خلیل جبران

 

هر بدی می‌توانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد و هر سری داری با دوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد. سعدی

 

هیچگاه هماورد و دشمن خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست؛ اوست که به تو انگیزه پیشرفت می‌دهد. ارد بزرگ

 

نـاتـوان ترين مردم کسی است که از يافتن دوست ناتوان است و ناتوان تر از او کسی است که دوستِ يافته را تباه گرداند. حضرت علی (ع)

 

ارزش نگاه دوست را هنگامی پی می‌بری که در بند دشمن و بدسگالان باشی. ارد بزرگ

 

بهترین و حقیقی‌ترین دوستانم از تهی دستانند. توانگران از دوستی چیزی نمی‌دانند. موزارت

 

اگر می‌خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو. ارد بزرگ

 

دوست زمان احتیاج، دوست حقیقی است. ضرب المثل انگلیسی

 

دوست واقعی کسی است که دست‌های تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند. گابریل گارسیا مارکز

 

بیشتر بدبختی‌های ما قابل تحمل‌تر از تفسیرهایی است که دوستان‌مان درباره آنها می‌کنند. کولتون

 

از دشمن خودت یک بار بترس و از دوست خودت هزار بار. چارلی چاپلین

 

نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و رازت آشکار نکند. ابوعلی سینا

 

بهترین وسیله دفع دشمنان، ازدیاد دوستان است. بیسمارک

 

من در جهان یک دوست داشته‌ام و آن خودم بوده ام! ناپلئون

 

دوستی که نومیدنامه می‌خواند، همیشه سوار تو و پیشدار دورخیزهای بلندت خواهد شد. ارد بزرگ

[ شنبه 20 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 22:14 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 به نظرم این شعر (احمدک) که در وصف همنوع سروده شده خیلی زیباست. البته متاسفانه این سروده در چندین وبلاگ مختلف به نام اشخاص مختلف ثبت شده ولی با توجه به مستندات موجود این شعر سروده مرحوم مهندس علی اصغر اصفهانی، متخلص به سلیم می باشد که آنرا در سال ۱۳۳۴ در کرمان سروده اند. ایشان از معلمان کرمانی و نیز از شعرای معاصر و برجسته کرمان می باشند که چندین شعر از ایشان در کتاب تذکره شعرای کرمان چاپ شده است. این شعر فقر و غنا و تبعیض طبقاتی در جامعه را بخوبی بیان کرده که بسیار تامل برانگیز است. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید ...

مثنـوی احمـدک

معلم چو آمد، به ناگه کلاس؛

چوشهری فروخفته خاموش شد

سخن های ناگفته در مغزها

به لب نارسیده فراموش شد

 

معلم ز کار مداوم مدام

غضبناک و فرسوده و خسته بود

جوان بود و در عنفوان در شباب

جوانی از او رخت بر بسته بود

 

سکوت کلاس غم آلود را

صدای رسای معلم شکست

زجا احمدک جست و بند دلش

از این بی خبر بانگ ناگه گسست

 

"بیا احمدک درس دیروز را

بخوان تا بدانم که سعدی چه گفت"

ولی احمدک درس ناخوانده بود

به جز آنچه دیروز از وی شنفت

 

عرق چون شتابان سرشک ستم

خطوط خجالت به رویش نگاشت

لباس پر از وصله و ژنده اش

به روی تن لاغرش لرزه داشت

 

زبانش به لکنت بیفتاد و گفت

"بنی آدم اعضای یکدیگرند"

وجودش به یکباره فریاد کرد

"که در آفرینش ز یک گوهرند"

 

در اقلیم ما رنج بر مردمان

زبان و دلش گفت بی اختیار

"چو عضوی به درد آورد روزگار"

"دگر عضوها را نماند قرار"

 

"تو کز، تو کز" وای یادش نبود

جهان پیش چشمش سیه پوش شد

نگاهی ز سنگینی از روی شرم

به پایین بیفکند و خاموش شد

 

در اعماق مغزش به جز درد و رنج

نمی کرد پیدا کلامی دگر

در آن عمر کوتاه او خاطرش

نمی داد جز آن پیامی دگر

 

ز چشم معلم شراری جهید

نماینده آتش خشم او

درونش پر از نفرت و کینه گشت

غضب می درخشید در چشم او

 

"چرا احمدِ کودنِ بی شعور،"

معلم بگفتا به لحنی گران

"نخواندی چنین درس آسان بگو"

"مگر چیست فرق تو با دیگران؟"

 

عرق از جبین، احمدک پاک کرد

خدایا چه می گوید آموزگار

نمی داند آیا که در این دیار

بود فرق مابین دار و ندار؟

 

چه گوید؟ بگوید حقایق بلند؟

به شرحی که از چشم خود بیم داشت

بگوید که فرق است مابین او

و آنکس که بی حد زر و سیم داشت؟

 

به آهستگی احمد بی نوا

چنین زیر لب گفت با قلب چاک

"که آنان به دامان مادر خوشند

و من بی وجودش نهم سر به خاک

 

به آنها جز از روی مهر و خوشی

نگفته کسی تاکنون یک سخن

ندارند کاری به جز خورد و خواب

به مال پدر تکیه دارند و من

 

من از روی اجبار و از ترس مرگ

کشیدم از آن درس بگذشته دست

کنم با پدر پینه دوزی و کار

ببین دست پر پینه ام شاهد است"

 

سخن های او را معلم برید

هنوز او سخن های بسیار داشت

دلی از ستم کاری ظالمان

نژند و ستمدیده و زار داشت ؟

 

معلم بکوبید پا بر زمین

و این پیک قلب پر از کینه است

"به من چه که مادر ز کف داده ای ؟"

"به من چه که دستت پر از پینه است ؟!"

 

رود یک نفر پیش ناظم که او

به همراه خود یک فلک آورد

نماید پر از پینه پاهای او

ز چوبی که بهر کتک آورد !

 

دل احمد آزرده و ریش گشت

چو او این سخن از معلم شنفت

ز چشمان او کورسویی جهید

به یاد آمدش شعر سعدی و گفت :

 

ببین، یادم آمد، دمی صبر کن

تامــل، خــدا را، تامــل، دمـی ...

"تو کز محنت دیگران بی غمی"

"نشاید که نامت نهند آدمی!"

[ چهار شنبه 19 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 11:9 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 آدمایی هستن که هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم ...

وقتی می بینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا می گرده،

راهشون رو کج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون حیوونکی نپره ...

اگه یخ ام بزنن، دستتو ول نمی کنن بزارن تو جیبشون ...

آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش می گیرن تا از چیز دیگه

همونایین که براتون حاضرن هر کاری بکنن

اینا فرشتن ...

تو رو خدا اگه باهاشون می رید تو رابطه، اذیتشون نکنین...

تنهاشون نزارین، داغون می شن !

همین‌ها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند 

مثل آن راننده تاکسی‌ای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی.

آدم‌هایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی،

دستپاچه رو بر نمی‌گردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند.

آدم‌هایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند.

دوست هایی که بدون مناسبت کادو می خرند،... مثلا می گویند

این شال پشت ویترین انگار مال تو بود. یا گاهی دفتر یادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی ...

آدم‌هایی که از سر چهار راه، نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه.

آدم‌های پیامک‌های آخر شب، که یادشان نمی رود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند،

آدم‌های پیامک‌های پُر مهر بی بهانه، حتی اگر با آن ها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی.

آدم‌هایی که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی می زنند که مثلا تو را می خوانم و بعد از هر یادداشت غمگین،

خط‌هایی می نویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی آوردند.

آدم‌هایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را با لبخند تعارف می کنند که غریبگی نکنی.

آدم‌هایی که خنده را از دنیا دریغ نمی کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می زنند و روی جدول لی لی می کنند.

همین‌ها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن

مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظه‌ی قبل از رها کردن دست،

با نوک انگشت‌هاش به دست‌هایت یک فشار کوچک می دهد چیزی شبیه یک بوسه

وقتی از کنارشون رد میشی بوی عطرشون تو هوا مونده

وقتی بارون میاد دستاشون رو به آسمونه

وقتی بهشون زنگ میزنی حتی وقتی که تازه خوابیدن

با خوشرویی جواب میدنو میگن خوب شد زنگ زدی باید بلند میشدم

وقتی یه بچه میبینن سرشار از شورو شوق میشن و باهاش شروع به بازی کردن میشن

آره همین ها هستند که هم دنیا رو زیبا میکنن هم زندگی رو لذت بخش تر

وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد

وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند

یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد

اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیو نها درخت کافی است

زمانه و شرایط در هر موقعی می تواند تغییر کند

در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید

شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد

زمان از شما قدرتمندتر است

پس خوب باشیم و خوبی کنیم که دنیا جز خوبی را بر نمی تابد

[ چهار شنبه 19 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 11:1 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

یكی از نیازهای اساسی بدن ویتامین ها است که مطالب مندرج در این ایمیل اطلاعات كامل ویتامین ها را خدمت شما دوستان پرشین استار ارائه میدهد. چراکه گروهی از کارشناسان تغذیه و طب مکمل در مقاله ای جدید و جامع، اطلاعات مفیدی را درباره انواع ویتامین ها و نقش آن ها در بدن ارائه کرده اند که به شما امکان می دهد درباره نیاز های بدن خود بیشتر بدانید.

 

بدن انسان شبیه به یک موتور قدرتمند است و درست مثل یک ماشین باید دائما سوخت مناسب به آن برسد. بدن ما باید بطور مرتب با دریافت ویتامین های مناسب و سازگار احیا شود تا بتواند عملکرد صحیحی داشته باشد و درست کار کند. ویتامین ها که بعنوان کاتالیزورها و کوآنزیم ها در بدن عمل می کنند از سلول ها محافظت کرده و نقش های مهمی را در فعالیت های سوخت و سازی بدن ایفا می کنند اما هنوز دانش انسان درباره این ترکیبات ضروری و حیاتی بسیار اندک است. در این مقاله آمده؛ هر یک از ویتامین ها شامل ویتامین A ،C ،D ،E ،K و انواع ویتامین هایB نقش منحصربفرد و جداگانه ای در بدن ایفا می کنند. به استثنای ویتامین های B۱۲ وD۳، ویتامین های A ،B ،C و E از نوع ویتامین های موجود در رژیم غذایی هستند. بسیاری از افراد معتقدند؛ اگر روزی یک عدد قرص مولتی ویتامین بخورند مریض نمی شوند. یا با رسیدن به سن ۴۰سالگی باید بعنوان مکمل یک داروی مولتی ویتامین را به رژیم خود بیفزاید. در واقع اگر مولتی ویتامین ها حاوی آهن و مواد معدنی باشند ممکن است مشکلات گوارشی ایجاد کنند. همچنین برخی از ویتامین ها مثلA، D۳، E وK به دلیل اینکه محلول در چربی هستند مصرف دوز بالای آن ها می تواند تاثیر سمی روی بدن داشته باشند و موجب بروز تغییرات روانی و نورولوژیکی شوند. به نوشته ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی نشنال ول بیینگ؛ از سوی دیگر، کمبود و فقدان این ویتامین ها نیز می تواند عوارض و پیامد های جبران ناپذیری برای بدن داشته باشند. نکته دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که افراد با شرایط بدنی متفاوت یا با بیماری های مختلف به رژیم های متفاوت و البته متناسب با بدن خودشان نیازمند هستند بنابراین بجای تجویز شخصی این ویتامین ها، همواره توصیه می شود که تعیین نوع ویتامین و دوز مورد نیاز آن را به پزشک و درمانگر متخصص واگذار کنید تا با شناخت کافی از نیاز بدن شما آن را تجویز کند. در ادامه این کارشناسان تغذیه و طب مکمل، به منظور پیش آگاهی ما، عملکرد چند نمونه از ویتامین های مهم در بدن را توضیح می دهند:

 

ویتامین :A این ویتامین برای سلامت چشم ها و رشد استخوان ها مورد نیاز است. این ویتامین همچنین به بهبود عفونت ها کمک می کند و با تقویت سیستم ایمنی بدن و تقویت تولید RNA این تأثیر را اعمال می کند. ویتامینA در روغن کبد ماهی، تخم مرغ، میوه ها و سبزیجات به رنگ زرد، هویج، سیب زمینی شیرین، گرمک، هلو و فلفل زرد و انبه به وفور یافت می شود.

 

ویتامینB۱: به تبدیل گلوکز به انرژی کمک می کند و در برنج قهوه ای، پوست گندم و خشکبار یافت می شود.

 

ویتامینB۲: به تبدیل چربی ها، پروتئین ها و قند به انرژی کمک می کند و در تشکیل گلبول های قرمز خون موثر است. منبع غنی این ویتامین فرآورده های شیری، عصاره مخمر، گوشت ارگانیک تخم مرغ و قارچ است.

 

ویتامینB۳: این ویتامین به تنفس سلول های بدن کمک کرده و موجب سلامت پوست و حفظ تعادل قند خون است. منابع اصلی این ویتامین غلات سبوس دار، بنشن ها، ماهی، مرغ، بوقلمون و قارچ هستند.

 

ویتامینB۵: به تولید هورمون ضدِ استرس کمک می کند و در تقویت سلامت پوست و مو و اعصاب موثر است. این ویتامین در تخم مرغ، مرغ، ماهی و سبزیجاتی مثل قارچ، آووکادو، عدس و دانه آفتاب گردان به وفور یافت می شود.

 

ویتامینB۹: این ویتامین یا همان اسیدفولیک برای زنان باردار بسیار ضروری است و به ساخته شدن DNA و پروتئین کمک می کند. منابع این ویتامین جگر مرغ، اسفناج، لوبیا قرمز، چغندر، نخود فرنگی، آووکادو و آب گوجه فرنگی هستند.

 

ویتامینB۶: بعنوان ویتامین ضدِ افسردگی شناخته شده و به خون سازی نیز کمک می کند و برای سوخت و ساز پروتئین و عملکرد سیستم عصبی حیاتی است. منابع اصلی آن شامل گوشت، ماهی آزاد، موز، کلم بروکلی، کلم و تمام سبزیجات با برگ سبز رنگ هستند.

 

ویتامینB۱۲: به سلامت سیستم اعصاب و رشد سالم و تولید گلبول های قرمز خون کمک می کند. ویتامینB۱۲ در روده ساخته می شود. این ویتامین تنها در منابع گوشتی یافت می شود و کسانی که فقط از سبزیجات استفاده می کنند اغلب با کمبود این ویتامین مواجه می شوند.

 

ویتامین :C به بهبود بافت ها و شکل گیری استخوان ها و دندان ها کمک می کند و هم چنین سرشار از آنتی اکسیدان است. سبزی و میوه های مثل لیمو، توت فرنگی، طالبی، انگور، نخود، بروکلی، فلفل و مرکبات دیگر سرشار از این ویتامین است.

 

ویتامین :E مصرف دوز مناسب این ویتامین از سمی شدن کبد جلوگیری می کند و یک آنتی اکسیدان مهم برای حفاظت از سلول ها است. سویا، بروکلی، سبزیجات سبز رنگ، دانه آفتاب گردان، خشکبار و بنشن از غنی ترین منابع این ویتامین هستند.

 

ویتامین :K در فرآیند لخته شدن خون مهم است که بیشتر در خانواده کلم ها، گوجه فرنگی، بنشن از غنی ترین منابع این ویتامین هستند.

 

ویتامینD۳: برای سوخت وساز و شکل گیری استخوان ها و دندان ها ضروری است و جذب کلسیم را ارتقا می دهد. این ویتامین ها بر اثر تابش نور آفتاب به پوست در بدن تولید می شود. در موارد کمبود نور آفتاب مصرف ماهی، ساردین، تن، تخم مرغ و یا مکمل های این ویتامین توصیه می شود.

[ چهار شنبه 19 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 10:57 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان‌ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان‌هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده‌تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن‌ها، تجربه‌های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می‌شوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راه‌حل‌هایند. هر کس می‌تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می‌کند، بنویسد. قلم، تخریب می‌کند. می‌سازد. واقعیت‌ها را آشکار می‌کند. آشکارها را نهان می‌کند. به واقع قلم، معجزه‌ای جاودان است.

[ چهار شنبه 19 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 10:49 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

دوست دارم با آدمهای خوب دوست باشم

دوست دارم روی هر چیزی که خوبه اسم خوب بگذارم

دوست دارم از راه های خوب به جاهای خوب برسم

دوست دارم مسیرهای خوب را برای شروع انتخاب کنم

دوست دارم با انتخاب خوب به آرامش برسم

دوست دارم با تصمیمات خوب موفقیت های خوب بدست آورم

دوست دارم به آدمهای خوب کمک کنم

دوست دارم اگر روزی نیاز به کمک داشتم فقط از آدمهای خوب درخواست کمک کنم

دوست دارم همیشه در هر کجا که هستم خوب زندگی کنم

دوست دارم به مکان های خوب و دیدنی سفر کنم

دوست دارم به طرف هر چه که خوبه مجذوب بشوم

دوست دارم اشیاء خوب را خریداری کنم

دوست دارم همه خوبیها برای آدمهای خوب باشه

دوست دارم خوب احساس کنم و احساس خوبی داشته باشم

دوست دارم خوابهای خوب و رؤیاهای حقیقی ببینم

دوست دارم خوب و با احساس برقصم

دوست دارم چشمهام فقط خوبی ها را ببیند

دوست دارم خوبی ها بر زشتی ها غلبه کنند

دوست دارم همه آدم های بدبین، خوشبین بشوند

دوست دارم زمین پر بشه از خوبی ها

دوست دارم آدمها همدیگر را خوب و مهربان صدا کنند

دوست دارم همه آدمها نامهای خوب داشته باشند

دوست دارم عطرهای خوب را استشمام کنم

دوست دارم موسیقی های خوب گوش کنم

دوست دارم آهنگ های زیبا بنوازم

دوست دارم توی دنیا فقط خبرهای خوب باشه

دوست دارم حرفهای خوب بزنم

دوست دارم برای همه اتفاقهای خوب بیفته

دوست دارم فردی خوب برای همسری خوب باشم

دوست دارم فرزندی خوب برای مادرم باشم

دوست دارم همه به هم حرفهای خوب و قشنگ بزنند

دوست دارم صبح ها خوب و سرحال از خواب بیدار بشم

دوست دارم روح و جسم خوبی داشته باشم

دوست دارم همه دوستهای خوبی برای هم باشند

دوست دارم همه با هم خوب و با احترام برخورد کنند

دوست دارم آدمها در لحظات سخت و تنهایی به یاد هم باشند

دوست دارم همه کارهایم را با یاد خدا آغاز کنم

دوست دارم تجربه های خوب را بیاموزم

دوست دارم برای همه دعاهای خوب کنم

دوست دارم همه آدمها به آرزوهای خوبشون برسند

دوست دارم تقویم زندگی همه ما سرشار از جشن و شادی بشه

دوست دارم هر شب ستاره ها را تماشا کنم

دوست دارم درخشش نور خورشید را هر روز نظاره کنم

دوست دارم وقتی برف میاد آدم برفی بسازم

دوست دارم زیر بارون خیس بشم و آواز بخونم

دوست دارم همیشه خوب و پاک زندگی کنم

  

 

دوست دارم با صدای بلند از خدا تشکر کنم

 

[ چهار شنبه 19 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 10:16 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

دنبال من می‌گردی و حاصل ندارد

این موج عاشق کار با ساحل ندارد

 

باید ببندم کوله بار رفتنم را

مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد

 

من خام بودم، داغ دوری پخته ام کرد

عمری که پایت سوختم قابل ندارد

 

من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی:

از برف اگر آدم بسازی دل ندارد

 

باشد ولم کن باخودم تنها بمانم

دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد

 

شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد

موجی که عاشق می‌شود ساحل ندارد

 

 

 

شعری از مهدی فرجی

[ دو شنبه 17 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 21:38 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

  زندگی

زندگی رسم خوشایندی است 
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ 
پرشی دارد اندازه عشق 
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود 
زندگی جذبه دستی است که می چیند 
زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است 
زندگی بعد درخت است به چشم حشره
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است 
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد 
زندگی سوت قطاری است که درخواب پلی می پیچد 
زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست 
خبر رفتن موشک به فضا 
لمس تنهایی ماه 
فکر بوییدن گل در کره ای دیگر 
زندگی شستن یک بشقاب است

[ یک شنبه 9 / 4 / 1391برچسب:,

] [ 23:5 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

آمده بودم و در قلبت را زدم ،تو بودی اما در باز نکردی

حال آمده ای به در خانه ام،من هستم ولی در را باز نمی کنم

 

یادت هست؟!

آمدم به در قلبت و آرام گفتم:«ای بنده ی من!

ای عزیزتر از هر چه آفریده ام!

در را باز کن

آمده ام تا صدایت را بشنوم

آمده ام تا همه بدی ها و گناهان و پلیدی ها را از قلبت بیرون کنم

آمده ام سلطان قلبت شوم

آمده ام در قلبت جای گیرم و قلبت را بهترینِ قلب ها کنم…»

تو پشت در بودی،اما در نگشودی و حرفی نزدی

 

حال تو آمده ای به در خانه ام و فریاد می زنی و می گویی:«ای خدای من!

ای آفریننده ی هر چه هست!

در را باز کن و این غم را از من بگیر

بگیر که دیگر تاب تحملش را ندارم…»

من پشت در هستم،اما در نمی گشایم

 

در نمی گشایم

می خواهم صدای زیبایت را بشنوم

می خواهم تو را نزدیکِ خود نگه دارم

 

اگر در باز کنم و غمَت را بگیرم، تو می روی

می روی و از من دور می شوی

می روی میان شیاطین،هوا و هوس ها و پلیدی ها

می روی و دیگر بر نمی گردی

 

من دوستت دارم و نمی خواهم بروی

بروی و از من دور شوی

نمی خواهم تنها رهایت کنم،در میان شیاطین و هوس ها و پلیدی ها

 

فریاد بزن

دعا کن

مرا بخوان

گله کن

درِ خانه ام را بکوب

اما

اما نرو و از من دور نشو

بنده ی عزیزتر از هر چه آفریده ام!

[ جمعه 24 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 16:1 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

تو که تمام بچگی ات را با پاهایت دویدی،چه می دانی روی صندلی چرخدار نشستن یعنی چه؟...

تو که تمام زیبایی ها را با چشمانت دیدی،چه می دانی عصای سپید یعنی چه؟...

تو که صدای تمام خنده ها و شادی را با گوش هایت شنیدی،چه می فهمی که زبان اشاره یعنی چه؟...

تو که شب با قصه ی مادر خوابیدی و صبح را با صدای پدر از خواب بیدار شدی،چه می دانی حسرت داشتن مادر یا پدریعنی چه؟

تو که هر وقت هر چه خواستی داشتی،چه می دانی نداشتن یعنی چه؟

یادت هست بچه بودی و ٱفتادی و زانویت خراش برداشت،چقدر گریه کردی،تو چه می دانی شب را با اشک و درد صبح کردن یعنی چه؟

یادت هست دویدن ها و شلوغی و بازی با بچه ها را وقتی بچه بودی، تو چه می دانی بچه باشی و محکوم به تماشای بازی بچه ها یعنی چه؟

یادت هست روزهای بارانی می رفتی کنار پنجره و با نفرت به باران نگاه می کردی،تو چه می دانی لذت دیدن باران و اینکه روزهای بارانی بچه های دیگر هم بیرون نمی روند و مانند آن کودک معلول در خانه می مانند یعنی چه؟

تو چه می دانی………………

تو از این همه درد چه می دانی؟

هیچتو هیچ چیز از این همه درد نمی دانی

نمی دانی که؛ مدام از چیزهایی که نداری می نالی

نمی دانی که؛ درد های کوچکت را بزرگ می شماری

نمی دانی که؛ساده از کنار این همه درد می گذری

نمی دانی که؛……………

درد واژه ی سنگینی ست و تو هیچ از آن نمی دانی

[ جمعه 24 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 15:53 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم

که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود

ولی پدر ...

 

یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند

خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست

فقط هیچ کس نمی بیند و نمی داند که چقدر دیگر میتواند بنویسد

در آستانه 15 خرداد 91 (سیزدهم رجب) مصادف با سالروز

ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و روز بزرگداشت پدر

برای تمام پدران گل ایرانی آرزوی سلامتی و طول عمر داریم

به یمن لطف تو بختم بلند خواهد شد

سرم به خاك رهت ارجمند خواهد شد

 

لبی كه زمزمه درد می كند شب و روز

به یمن روی تو پر نوشخند خواهد شد

[ یک شنبه 12 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 13:48 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

بدان خدا ندایت را می شنود

بدان خدایی که گنج آسمان و زمین در دست اوست به تو اجازه درخواست داده و اجابت آن را برعهده گرفته است.

هرگاه او را بخوانی ندایت رامی شنود و چون با او راز دل گویی راز تو را می داند پس حاجت خود را با او بگوی و آنچه در دل داری نزد او بازگوی و غم و اندوه خود را بر پیشگاه او مطرح کن تا غم های تو را برطرف کند و در مشکلات تو را یاری رساند.

[ شنبه 2 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 21:32 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

  گلایه ها عیبـــی نــــــــدارد . . . .

کنــــایه هــا ویـــــــــران میکنــــــد . . .

 

[ چهار شنبه 1 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 11:13 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

  خدایـــــــــا 

دلگیر نـشـو از من 

ولــی 

تـــه نامـــردیـــه 

دنیـــــــــات !  

[ چهار شنبه 1 / 3 / 1391برچسب:,

] [ 11:2 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

پيرمرد لاغر و رنجور با دسته گلی بر زانو روی صندلی اتوبوس نشسته بود

دختری جوان، روبه روی او، چشم از گل ها بر نمی داشت

وقتی به ايستگاه رسيدند، پيرمرد بلند شد، دسته گل را به دختر داد و گفت

می دانم از اين گل ها خوشت آمده است. به زنم مي گويم كه دادم شان به تو

گمانم او هم خوشحال می شود و دختر جوان دسته گل را پذيرفت و پيرمرد را نگاه كرد

كه از پله‏ های اتوبوس پايين می رفت و وارد قبرستان كوچك شهر می شد

 

[ پنج شنبه 28 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 22:1 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

زندگی زيباست زشتی ‌های آن تقصير ماست

در مسيرش هرچه نازيباست آن تدبير ماست

زندگي آب رواني است روان مي‌گذرد..........

آنچه تقدير من و توست همان می ‌گذرد

 

[ پنج شنبه 28 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 22:0 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 ایستادن اجبار کوه بود

 

 

رفتن سرنوشت آب

 

افتادن تقدیر برگ

 

 

و

صبر پاداش آدمی

پس بی هیچ چشم داشتی حراج محبت کنیم

که همه ی ما

خاطره ایم  ..........

 

[ جمعه 27 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 23:29 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 تصاویر زیباسازی وبلاگ و سایت www.WeblogBartar.com تصاویر زیباسازی وبلاگ و سایت

آنگاه که غرور کسی را له می کنی ...

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی ...

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی ...

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ...

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی ...

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ...

 

می خواهم بدانم ...

دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی ؟ 

[ جمعه 27 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 23:1 ] [ ]

[ ]

  بلند ترین شاخه درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم تنهائیست

[ جمعه 27 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 9:49 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 


 

گاهي سکوت ، همان دروغ است . کمی شیک تر ، روشنفکرانه تر و با مسئولیت کمتر!

 

 

[ شنبه 26 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 16:22 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

بیر جاوان آغاج اکیب ،

آغاجینا باش چه کیب ،

کئشیگینده دوراردی ،

واختیندا سویاراردی ،

اونی هر گون اوپردی ،

اوپوب بئله دییردی :

«بار وئرنده بو آغاج

تامارزیلار قالماز آج »

اودیین تک اولمادی

آرزو یئرین آلمادی

گونله رین بیر گونونده

بیر محکمه گونونده

اوزاکدیگی آغاجدان

دار چکیلدی جاوان

بو نیسگیللی بار آغاجی

اولدی بیزه دار آغاجی

میوه سی اولوم اولدی

خالقیمیمن گوزو دولدو

[ شنبه 26 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 13:22 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

 

اول

می تواند کارهای بزرگ انجام دهد...

اما دستی وجود دارد که حرکت آن را هدایت می کند...

اسم این دست خداست!در مورد تو،

او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد...

………………………………………

دوم

گاهی کند می شود...

و باید رنج بکشد تا نوکش تیزتر شود!

پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی...

چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی...

………………………………………

سوم

همیشه به پاک کن اجازه می دهد تا پاکش کند

بدان که تصحیح خطا ، کار بدی نیست ...

در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم

است!

………………………………………

چهارم

ذغال داخلیش از پوسته چوبیش با ارزش تر است !

پس همیشه مراقبت درونت باش!

………………………………………

پنجم

همیشه اثری از خود به جا می گذارد..

بدان هر کار در زندگی ات می کنی... ردی به جا می گذارد...!

سعی کن نسبت به هر کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی

چه می کنی.

 

 

[ چهار شنبه 25 / 2 / 1391برچسب:,

] [ 23:50 ] [ ♥نشـان سـیــــღز♥♥♥ ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،